- پیروزه فام
- پیروزه رنگ برنگ فیروزه
معنی پیروزه فام - جستجوی لغت در جدول جو
- پیروزه فام
- پیروزه رنگ، به رنگ پیروزه
- پیروزه فام
- به رنگ فیروزه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فیروزه یی فیروز جی پیروزه گونی
پیروزه فام، پیروزه رنگ، به رنگ پیروزه
مانند پیروزه چون فیروزه: پیروزه وار یکدم بریک صفت نپایی تا چند خس پذیری آخر نه کهربایی 0 (خاقانی)
دارای چشمی برنگ فیروزه کبود چشم: همه سرخ رویند و پیروزه چشم ز شیران نترسند هنگام خشم. (نظامی)
تاجی که پیروزه در آن نشانیده باشند تاج فیروزه: ز گستردنیها و از تخت عاج ز دیبا و دینار و پیروزه تاج
مانند پیروزه
دارای نامی با ظفر و کامیابی قرین